دسته گل وبلاگ

عشـــــــق و جنــــــــون

عـکسهای بی نظیر وجذاب

مردی مقابل گل فروشی ايستاد.او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر ديگری

 

بودسفارش دهد تا برايش پست شود .

 

وقتی از گل فروشی خارج شد ٬ دختری را ديد که در کنار درب نشسته بود و گريه می کرد.

 

مرد نزديک دختر رفت و از او پرسيد : دختر خوب چرا گريه می کنی ؟

 

دختر گفت : می خواستم برای مادرم يک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است . مرد لبخندی زد و

 

گفت :با من بيا٬ من برای تو يک دسته گل خيلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.

 

وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی

 

حاکی از خوشحالی و رضايت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم ؟

 

دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نيست!

 

مرد ديگرنمی توانست چيزی بگويد٬ بغض گلويش را گرفت و دلش شکست. طاقت نياورد٬ به

 

گلفروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کيلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست

 

مادرش هديه بدهد.

 

شکسپير می گويد: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از

 

آن را همين امروز به من هديه کن

 

واسه کي بگم

 

 

 

 

واسه کي بگم تو باشي،خونه ي دلم سفيده مادر عزيزم



نظرات شما عزیزان:

محمد
ساعت22:52---13 اسفند 1391
سلام عزیزم خوبی ؟آفرین عزیزم









..ღ♥ღ



..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ



...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ



.......................ღ♥ღ



...........ღ♥ღ...ღ♥ღ



...........ღ♥ღ



...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ



...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ< br />

...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥


مارییا
ساعت21:54---3 خرداد 1391
اوه متشکرم عزیزم.بازم ممنون

ali
ساعت21:14---1 خرداد 1391
سلام دوست عزیز من.
خسته نباشی.
شما که ماشاالله از من خیلی خلاق تری.بهت تبریک میگم.
وبلاگت واقعا عالیه.
از داستان دسته گل خیلی متاثر شدم.
من لینکت کردم. اگه دوست داشتی لینکم کن.


nima
ساعت11:44---26 ارديبهشت 1391
ســـــــلام میــنــا خوبی؟؟


ღ♥ღ

..ღ♥ღ

..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ

...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ

.......................ღ♥ღ

...........ღ♥ღ...ღ♥ღ

...........ღ♥ღ

...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ

...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ< br />
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥


بی وفا
ساعت21:50---25 ارديبهشت 1391
سلام
بد نبود


arezoo
ساعت9:15---25 ارديبهشت 1391
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد / ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد

چون به زیبایی تو حسرت ، عالم خوردند / برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد . . .

اپم ومنتظر حضورتون


قاصدک
ساعت9:02---25 ارديبهشت 1391
پشت چراغ قرمز پسرک با


چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت :


چسب زخم نمیخواهید ؟


پنج تا صد تومن ،


آهی کشیدم


و با خود گفتم :


تمام چسب زخمهایت را هم


که بخرم نه زخمهای من


خوب میشود نه


زخمهای تو ............


maryam kumar
ساعت21:47---24 ارديبهشت 1391
mina jooooooooon apaaaaam biyaaaaaa
dooooset daram azizam



maryam kumar
ساعت21:46---24 ارديبهشت 1391
salam miiiina joooooooooon aliii booood
: X


جواد
ساعت18:15---23 ارديبهشت 1391
خیلی داستان قشنگی بود احسنت

نیلوفر
ساعت17:29---23 ارديبهشت 1391
سلام وای تحسین بر انگیز بود این عکس ها واقعا توش یه حس ناب مادرانه است
متنش خیلی جالب بود انگار داره هی به آدم تلنگر میزنه من که خوشم اومد
راستی راستی راستی
روز ت مبارک ان شاالهه در پناه حق بهترین ها مال تو باشه
دوست دارم موفق باشی یا حق


حسین
ساعت15:27---23 ارديبهشت 1391

man ke kheili doos daram madaramo
madari karde vasam


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






Design By : ashkii341